هو رب کل شیء
باذن الله
باذن الله
1. قصد داشتم دیشب برم جمکران ولی نرفتم (نه که ترسو هستم!!) گفتم حضرت مقتدی (حفظه الله) رفتن احتمالا جای سوزن انداختن نباشه... اینو نوشتم که بدونید ساندیسمو تو مغازه بابام خوردم اونم از نوع آلبالوییش ... در ضمن کاروان ما قرار بود دو تا اتوبوس ببره که وقتی فهمیدند حضرت مقتدی (حفظه الله) هم سه شنبه تشریف میبرند قم، رئیس کاروان اتوبوس دوم رو کنسل کرد. من چرا اینا رو دارم میگم... بگذریم ...
2. بعضی وقتا لازمه بعضی برخوردایی که خودت دوست نداری انجام بدی رو برای مصلحت خودش و خودت انجام بدی!! اصلاً دلم نمیخاد دل کسی رو بشکونم که دل شست هنر نمیباشد ... تا توانی دلی بدست آور ... ولی فکر کنم دیروز این کار رو کردم... البته مودبانه بود برخوردم ولی به هر حال نتیجه دلخوری بود!... قصدم این بود که فقط از ایشون که براشون احترام زیادی قائل هستم معذرت بخوام (مثل همیشه!) و امیدوارم این مطلب رو که صرفا برای ایشون نوشتم مطالعه بفرمایند.
3.مناسبتی هم که میدونید بلد نیستم بنویسم! پس نمینویسم.
2. بعضی وقتا لازمه بعضی برخوردایی که خودت دوست نداری انجام بدی رو برای مصلحت خودش و خودت انجام بدی!! اصلاً دلم نمیخاد دل کسی رو بشکونم که دل شست هنر نمیباشد ... تا توانی دلی بدست آور ... ولی فکر کنم دیروز این کار رو کردم... البته مودبانه بود برخوردم ولی به هر حال نتیجه دلخوری بود!... قصدم این بود که فقط از ایشون که براشون احترام زیادی قائل هستم معذرت بخوام (مثل همیشه!) و امیدوارم این مطلب رو که صرفا برای ایشون نوشتم مطالعه بفرمایند.
3.مناسبتی هم که میدونید بلد نیستم بنویسم! پس نمینویسم.
و من الله التوفیق
نویسنده » حق جو » ساعت 11:23 صبح روز چهارشنبه 89 مهر 28